درد دلی با دوست

۳ بازديد


ژاله جان هنوز هم مثل گذشته و حتی بیشتر از آن روزها دوستت دارم. قبلا شنیده بودم که می گفتند «از دل برود هرآنچه از دیده رود» اما دروغ می گفتند. تو از کنار من رفتی ولی  هرگز از دنیای دلم نرفته ای. همه می گویند فراموشش کن اما مگر می شود رفیقی چون تو را فراموش کرد.

رفتنت را درک میکنم اگرچه طاقتش را ندارم. کاش بودی و میدیدی که بعد از تو چها بر من گذشته است. اوایل رفتنت فکر میکردم شاید بتوانم به مرور فراموشت کنم اما نشد که نشد. تو ماندگارتر از آن بودی که فکرش را میکردم. اکنون منم و خاطرات شیرین مهربانی هایت. خاطراتت را نوشتم تا آنها را جاودانه کنم. نوشتم تا همگان بدانند که در این دنیای بی ارزش دخترانی به مهربانی تو نیز پیدا می شوند.

دلم همیشه با یادت مونس خواهد بود و چشمانم همیشه برای رفتنت خواهند گریست. تا عمر دارم در انتظارت خواهم نشست به آن امید که روزی چشمم به دیدار عزیزت روشن شود. سعادتمند باشی و خوشبخت بهترین دختر دنیا!

برای نوشتن نظر کلیک کنید:  (ارسال و مشاهدۀ نظرات)




خدا نگهدار

۴ بازديد


و عاقبت روزی که همیشه از آن می ترسیدم فرا رسید. ژاله رفت و مرا با غمها و بی کسیهایم تنها گذاشت. اینکه چرا رفت نمی دانم ولی چگونه رفتنش ماجرایی است غم انگیز که دستانم قادر به نوشتنش نیستند. او رفت و تقلّایی که من برای بازگرداندنش کردم نتیجه نداد:



https://www.aparat.com/v/tIiaS
برای دیدن ویدئوی غزل روی متن بالا کلیک کنید.

البته ژاله برحق بود زیرا جدایی رسم روزگار است و دنیای بیرحم را جایی برای عاشقان واقعی نیست. لیاقت ژاله بسیار بسیار بیشتر از ماندن در کنار فردی چون من بود. من نقایص فراوانی داشتم ولی با این حال ژاله دو سال با من به مهربانی رفاقت کرد و این از بزرگی اش بود.

هنوز هم وقتی نامش بر زبانم می آید یا خاطراتش در ذهنم مصور می شوند اشک از دیدگانم جاری می شود. او درسهای بزرگی به من داد و تجربیات بسیاری کنارش کسب کردم. به  راستی که هم دوست بود هم استاد. (برای خاطرۀ بعدی کلیک کنید)

برای نوشتن نظر کلیک کنید:  (ارسال و مشاهدۀ نظرات)